دیسان[[۶۷]] نیز رویکردی مشابه جهت انتخاب مناسبترین روش پیشنهاد نموده است. همچنین الشمری و همکاران[[۶۸]] جهت انتخاب مناسبترین روش ، سه رویکرد مختلف استفاده شده توسط گرشن و داکستین[۳۹]، تکله[۴۰] و دیسان[۴۳] را برای یک مسئله واقعی به صورت جداگانه به کار برده و نتایج آنها را تحلیل نمودهاند.
- مزایا و معایب
این رویکرد یک ساختار منطقی برای مسئله انتخاب مناسبترین روش فراهم میآورد. مناسب بودن این رویکرد تا حد زیادی وابسته به جامعیت شاخصهای انتخاب و همچنین دانش فرد تصمیمگیرنده، به منظور ارزیابی روشهای مختلف در این شاخصها، میباشد. زیرا دانش تصمیمگیرندگان در مورد روشهای مختلف بر نتایج نهایی بسیار تاثیرگذار است. همچنین ارزیابی تکتک روشها در شاخصهای مختلف یک فعالیت بسیار زمانبر و احتمالاً خسته کننده برای تصمیمگیرنده خواهد بود[۴]. ایراد دیگری که عموماً به این رویکرد گرفته میشود، مسئله ایجاد دور باطل است[[۶۹]]. چرا که در استفاده از این رویکرد جهت انتخاب مناسبترین روش، مجدداً این سوال مطرح خواهد شد که کدام روش MCDM برای حل مسئله انتخاب روش مناسبتر است.
انتخاب به کمک سیستم خبره
از اوایل دهه ۹۰ میلادی، محققان مختلفی بکارگیری رویکرد سیستم خبره را جهت انتخاب مناسبترین روش چندمعیاره، آغاز کردند. در این رویکرد عموماً مراحل زیر دیده میشود:
- تعیین شاخصهای مرتبط با انتخاب روش.
- شناسایی فرضیات و نیازمندیهای اطلاعاتی روشها.
- ایجاد یک پایگاه دانش که در آن هر یک از روشها به صورت مجموعهای از قوانین بر اساس دو گام پیشین فرموله میشود.
- استفاده از یک سیستم پشتیبانی تصمیم[۷۰](DSS) جهت تعامل با کاربر و انتخاب مناسبترین روش با توجه به قوانین پایگاه دانش.
اُزرنوی[۳۵] ابتدا شاخصهایی را جهت انتخاب مناسبترین روش، از سه منظر معرفی مینماید: شاخصهای فرد تصمیمگیرنده، شاخصهای مسئله تصمیمگیری، و شاخصهای روشهای MCDM . پس از تعیین شاخصها، ازرنوی بیان میدارد که میبایست برای هریک از روشهای موردنظر در پایگاه دانش MCDM ، اولاً فرضیات روشها شناسایی شود، و ثانیاً نیازمندیهای اطلاعاتی هر یک از آنها مشخص شده و به صورت سوالاتی با تصمیمگیرنده مطرح شود. سپس بر این اساس باید مجموعهای از قوانین انتخاب روش را برای هر یک از روشهای موجود تولید نمود. اما وی فرضیات و نیازمندیهای اطلاعاتی روشها، و همچنین قوانین ایجاد شده در پایگاه دانش را تشریح نکرده، و تنها به بیان مثالهایی اکتفا نموده است. در انتهای این مقاله، وی با یک مثال کوچک، نحوه عملکرد سیستم خبره موردنظر خود را نمایش داده است.
پُه[[۷۱]] یک سیستم راهنمای مبتنی بر دانش[۷۲] به منظور تسهیل فرآیند تصمیمگیری ارائه نموده است. این سیستم در سه سطح مختلف از آشنایی کاربران با روشهای MADM طراحی شده که عبارت است از: مبتدی، متوسط، و با تجربه. در مقایسه با فعالیت اُزرنوی[۳۵]، سیستم ارائه شده توسط پُه، صریحاً دربرگیرنده پایگاه دانشی است که کاربران را در انتخاب مناسبترین روش MADM بر اساس شاخصهای تعریف شده، راهنمایی میکند. طراحی این پایگاه دانش بر اساس شکل ۲-۳ است.
لو و همکاران[[۷۳]] نیز مشابه پُه[۴۶]، یک سیستم پشتیبان تصمیمگیری چندهدفه پیشنهاد دادهاند که میتواند در انتخاب روش به تصمیمگیرنده کمک کند. شاخصهایی که پُه[۴۶] و همچنین لو و همکاران[۴۷] در انتخاب مناسبترین روش بکار بردهاند، بر مبنای شاخصهایی است که تکله[۴۰] توسعه داده است. لی[[۷۴]] نیز یک سیستم خبره ارائه نموده است که در آن ویژگیهای روشهای مختلف بر اساس تعدادی از شاخصها ،که عموماً مربوط به کلیات روشها و نیازمندیهای اطلاعاتی آنها میباشد، جمع آوری شده و به صورت سوالاتی با تصمیمگیرنده مطرح میگردد و در نهایت بر اساس پاسخهای تصمیمگیرنده، مناسبترین روش به وی پیشنهاد میشود. یکی از قابلیتهای این سیستم نسبت به سیستمهای قبلی، پیشنهاد استفاده ترکیبی از روشها در حالاتی است که هیچ روش مناسبی از بین روشهای موجود برای مسئله تصمیمگیری یافت نشده است. ترکیب یا تلفیق روشها بدین منظور است که از این طریق فرضیات و ویژگیهای مسئله تصمیمگیری پوشش داده شود.
شکل ۲-۳٫ ارتباط بین روشها و شاخصها[۴۶]
- مزایا و معایب
استفاده از رویکرد سیستم خبره در انتخاب مناسبترین روش، مزایای متعددی به همراه دارد. از جمله این مزایا میتوان به موارد زیر اشاره کرد[۳۵]:
- امکان در نظر گرفتن شاخصهای انتخاب از جنبههای مختلف(مسئله، کاربر، روش) و به صورتهای مختلف(کمی، کیفی)،
- قابلیت توجیه نتیجه گیری از طریق نمایش فرآیند استدلال،
- قابلیت استفاده توسط افراد غیرمتخصص در حوزه MCDM،
- آسانی استفاده برای کاربر،
- سرعت مناسب در دستیابی به جواب،
- عملکرد یک سیستم خبره انتخاب روش از جهت صحت، قابلیت اطمینان و سازگاری نتایج نه تنها قابل مقایسه با یک فرد خبره است، بلکه به دلیل بهره بردن از دانش افراد خبره متعدد چه بسا که عملکردی فراتر از یک فرد خبره داشته باشد.
با وجود محاسن فوق، فعالیتهایی که تاکنون با این رویکرد توسعه یافته است، محدودیتها و کاستیهایی دارند. البته هیچکدام از این کاستیها به ذات رویکرد سیستم خبره بر نمیگردد. به طور مثال همانگونه که ذکر شد، ازرنوی[۳۵] فرضیات و نیازمندیهای اطلاعاتی روشها، و همچنین قوانین ایجاد شده در پایگاه دانش را تشریح نکرده است. لو و همکاران[۴۷] و همچنین لی[۴۸] نیز از تعداد شاخصهای نسبتاً کمی در فرآیند انتخاب استفاده نمودهاند. همچنین در هیچیک از فعالیتهای مذکور اشاره نشده که قوانین انتخاب از کجا آورده شده است. آیا مبتنی بر تجربه و دانش شخصی است؟ یا بر گرفته از نظرات افراد خبره است؟ و یا با تحلیل و مقایسه روشها این قوانین حاصل شده است؟ و اگر اینگونه است، این تحلیل و مقایسه بر چه مبنایی و به چه شکل انجام شده است؟
یکی دیگر از کاستیهای موجود در فعالیتهای اشاره شده، محدود بودن روشهای پرکاربرد MCDM مورد استفاده است. هر چند نویسندگان این مقالات سعی خود را کردهاند که روشهای متعددی را از حوزههای مختلف بکار گیرند، اما این تعداد در مقایسه با تعداد روشهای موجود ناچیز است. به طور مثال اُزرنوی[۳۵] و پُه[۴۶]، به ترتیب نه و هفده روش را درنظر گرفتهاند به طوری که تمامی این روشها از دسته MADM انتخاب شدهاند. از سوی دیگر لو و همکاران[۴۷] تنها هفت روش از دسته MODM[75] را برگزیدهاند. سیستم خبره لی[۴۸] نیز شامل شش روش از هر دو دسته MADM وMODM میباشد. این در حالی است که رُمان و همکاران[۴] در بررسی خود بیش از ۷۰ روش MCDM را شناسایی نمودهاند. همچنین جدای از مسئله تعداد روشهای مورد استفاده در فعالیتهای فوق، تعداد روشهای پرکاربرد استفاده شده در آنها نیز کم است. بسیاری از روشهای مورد استفاده در این فعالیتها، روشهای بسیار سادهای است که در مسائل واقعی تصمیمگیری کمتر مورد استفاده قرار میگیرد.
استفاده نکردن از تمامی روشهای موجود به این معنا است که نمیتوان مطمئن بود مناسبترین روش ممکن انتخاب شده است، چرا که ممکن است مناسبترین روش اصلاً در مجموعه روشها گنجانده نشده باشد. لذا هر چه مجموعه روشها بزرگتر باشد، اطمینان از دستیابی به مناسبترین روش ممکن نیز بیشتر است.
به طور کلی مهمترین ضعف سیستمهای خبره مورد اشاره آن است که تقریباً هیچ یک از آنها بر اساس یک ساختار جامع و سیستماتیک توسعه نیافته است. منظور از ساختار جامع، ساختاری است که در آن کلیه مراحل مختلف توسعه یک سیستم خبره انتخاب مناسبترین روش تصمیمگیری چندمعیاره اعم از تعیین نیازمندیهای سیستم، اجزاء و ساختار سیستم، شاخصهای انتخاب، روشهای تصمیمگیری مورد استفاده و قوانین موجود در پایگاه دانش به صورت سیستماتیک و هدفمند شکل گرفته باشد.
جمعبندی
در این فصل مروری بر فعالیتهای انجام شده در زمینه مقایسه و انتخاب مناسبترین روش تصمیمگیری چندمعیاره انجام پذیرفت. با مقایسه رویکردهای مختلف انتخاب روش در ادبیات موضوع، مشاهده میشود که استفاده از رویکرد سیستم خبره به منظور انتخاب مناسبترین روش تصمیمگیری چندمعیاره، میتواند بسیار مفید واقع گردد. البته فعالیتهایی که بدینمنظور تاکنون انجام شده است برخی محدودیتها و ضعفهایی دارد که میبایست برطرف گردد. به طور کلی مهمترین ضعف سیستمهای خبره مورد اشاره در بخش پیشین آن است که تقریباً هیچ یک از آنها بر اساس یک ساختار جامع و سیستماتیک توسعه نیافته است. لذا بهنظر میرسد در جهت دستیابی به یک رویکرد مناسب و قابل اعتماد سیستم خبره، میبایست توسعههای زیر در راستای فعالیتهای قبلی اشاره شده، انجام پذیرد:
- مشخص نمودن نیازمندیهایی که یک سیستم خبره جهت انتخاب مناسبترین روش باید برآورده سازد؛
- تعیین اجزاء و ساختار سیستم خبره بر اساس نیازمندیهای مشخص شده؛
- تعیین معیارها و شاخصهای جامعتر و عملیاتیتر جهت انتخاب مناسبترین روش؛
- منظورکردن روشهای بیشتر و البته پرکاربردتر جهت افزایش اطمینان در انتخاب مناسبترین روش؛
- محدود نشدن به تجربه شخصی و یا دانش افراد خبره در تهیه قوانین پایگاه دانش، بلکه استفاده از رویکردهای مبتنی بر مقایسه همچون مدلهای ریاضی، تحلیل روش، و استفاده از نظرات کاربران؛ جهت تهیه این قوانین.
در ادامه این تحقیق سعی گردیده است تا یک سیستم خبره جهت انتخاب مناسبترین روش تصمیمگیری چندمعیاره توسعه داده شود بهگونهای که موارد فوق را پوشش دهد. البته با توجه به اینکه تعداد روشهای موجود در حوزه تصمیمگیری چندمعیاره بسیار زیاد است، درنظر گرفتن تمامی این روشها نیازمند یک کار گسترده و زمانبر میباشد که در چارچوب این تحقیق ممکن نیست. لذا در این تحقیق تنها بر روی روشهای پرکاربرد تصمیمگیری چندمعیاره تمرکز گردیده است.
فصل سوم
فصل سوم: مفاهیم و روشها
دانلود کامل پایان نامه در سایت pifo.ir موجود است. |