قاضی نوری و طباطباییان[[۳۵]] نیز تحلیل حساسیت روشهای MADM را مورد بررسی قرار دادهاند. بدین منظور آنها از دو روش AHP و آنتروپی جهت وزندهی مشخصهها و از سه روش ELECTRE، TOPSISو SAW جهت رتبهبندی گزینهها استفاده نمودهاند. از ترکیب روشهای وزندهی با روشهای رتبهبندی، شش ترکیب حاصل گردیده است که در نهایت این ترکیبات را در یک مثال خاص دو به دو با یکدیگر مقایسه جفتی (۱۵مقایسه) و تحلیل حساسیت نمودهاند. معیارهای سنجش در این مقاله عبارت است از: نرمال سازی تفاضلها، فاصله اقلیدسی، همبستگی رتبهای اسپیرمن، مقایسه با نظر کارشناسان. ژو و انگ[[۳۶]] بر مبنای سنجه شانون-اسپیرمن[۳۷] آزمونهایی را طراحی کرده و به مقایسه پنج روش تصمیمگیری چندمعیاره پرداختهاند. سنجه شانون-اسپیرمن معیاری مبنی بر مفهوم فقدان اطلاعات میباشد. امینی[[۳۸]] نوعی از تحلیل حساسیت را در مسائل MADM مورد استفاده قرار داده است، تا از این طریق بتوان با تغییر دادن وزن یک مشخصه و همچنین مقدار کارایی یک گزینه در یک مشخصه، تغییرات در امتیاز گزینه ها را بدست آورد. بدین منظور وی دو روش TOPSIS و SAW را انتخاب کرده و مجموعه ای از روابط ریاضی تحلیل حساسیت را برای این دو روش بدست آورده است.
تریانتافیلو و سانچز[[۳۹]] دو مسئله تحلیل حساسیت را، یکی جهت تعیین بحرانیترین معیار و دیگری جهت مشخص کردن بحرانیترین مقدار عملکردی، طراحی کرده و سپس این مسائل را با استفاده از سه روش AHP، SAW و WPM[40] حل نمودهاند. بودِ و همکاران[[۴۱]] مجموعهای از آزمایشهای شبیهسازی را ترتیب دادهاند که بر اساس آن پدیده برگشت رتبه[۴۲] در روشهای MAVT[43]، AHP، TOPSIS، درصددهی[۴۴]، و یک الگوریتم فازی بررسی گردیده است. استوارت[[۴۵]] نیز یک مدل شبیهسازی جهت بررسی سازگاری مدلهای ارزش جمعی ترتیب داده است.
- مزایا و معایب
مهمترین مزیت این رویکرد آن است که میتوان تاثیرات تغییراتی که در آینده امکان وقوع دارد را در هر یک از روشها مشاهده کرد. همچنین برخی از معایب این رویکرد به شرح زیر میباشد:
- همانند رویکرد قبل، نتایج مبتنی بر مسائل درنظرگرفته شده است.
- تنها معیارهای کمی را میتوان در آن سنجش نمود.
- با توجه به نوع مدل کردن و حل مسئله ممکن است نتایج متفاوت باشد.
مقایسه از طریق تحلیل ساختار و مراحل روشها
در این رویکرد با تحلیل ساختار روش و تک تک مراحل آن، ویژگیها، مزایا و محدودیتهای هر روش مشخص میگردد و در نهایت این ویژگیها با هم مقایسه میشود.
اِستِوارت[[۴۶]] چندین دسته از روشهای MCDM را مورد نقد قرار داده و از دل این روشها نقاط ضعف هر یک را استخراج نموده است. در نهایت نیز پیشنهاداتی در استفاده مناسب از این روشها ارائه نموده و بر حسب شرایط پیشنهاد کرده است که چه روشهایی استفاده شود. سیمپسون[[۴۷]] دو روش ELECTRE-II و MAVTرا با هدف شناسایی شباهتها و تفاوتهای آنها مورد مطالعه قرار داده است. پِنی واتی[[۴۸]] نیز ۱۶ روش تصمیمگیری گروهی را در سه دسته ساختاردهی، رتبه بندی، ساختاردهی و اندازه گیری؛ طبقهبندی نموده و مورد مقایسه قرار داده است. وی جهت شناسایی شباهتها و تفاوتهای این روشها از ۱۶ معیار کیفی استفاده نموده است.
برخی از محققین مانند سالمینِن و همکاران[[۴۹]] و اُپریکویک و تیزِنگ[[۵۰]] علاوه بر مقایسه ساختار روشها، این روشها را در مسائل نمونه مورد استفاده قرار دادهاند و از این طریق نتایج روشها را بر اساس تفاوت ساختاری آنها تحلیل نمودهاند. استوارت[[۵۱]] نیز ساختار و فرضیات روشهای MCDM را در پنج دسته روشهای مبتنی بر تئوری ارزش و مطلوبیت، روشهای مبتنی بر نقاط مرجع، روشهای برتریدهی[۵۲]، روشهای تئوری مجموعههای فازی، و روشهای توصیفی مورد بررسی قرار داده است. اپریکویک و تیزنگ[[۵۳]] از طریق تحلیل ساختار و مراحل روشها، به مقایسه روش VIKOR با TOPSIS پرداختهاند. فیسچر[[۵۴]] ساختار روشهای مطلوبیت چندمشخصهای، و بویسو و وینکه[[۵۵]] نیز روشهای برتریدهی، را مورد بررسی و تحلیل قرار دادهاند. وُنگ[[۵۶]] نیز مشابه استوارت[۲۹] فرضیات برخی روشهای MCDM را به اختصار تحلیل نموده است.
- مزایا و معایب
مهمترین مزیت این رویکرد آن است که تحلیلهای ارائه شده جامعیت داشته و برخلاف دو رویکرد قبل، مبتنی بر مسئله نیست. البته باید توجه داشت که برخی از مقایسهها را نمیتوان تنها از روی تحلیل روش انجام داد، مانند مقایسه میزان حساسیت روشها نسبت به تغییر در وزن مشخصهها.
رویکردهای مبتنی بر انتخاب
هدف از این رویکردها معرفی یک فرآیند یا یک ابزار به تصمیمگیرنده بگونهای است که وی بتواند از بین چندین روش مختلف، مناسبترین روش را بر اساس شرایط مسئله انتخاب نماید. رویکردهای موجود در این دسته را میتوان در سه رویکرد استفاده از نمودار درختی، روش چندمعیاره، و سیستم خبره؛ طبقهبندی کرد[۴]، که در ادامه مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
انتخاب به کمک نمودار درختی
در این رویکرد ابتدا یک طبقهبندی از روشهای MCDM ارائه میشود و سپس با استفاده از این طبقهبندی، یک قاعده انتخاب به صورت نمودار درختی برای انتخاب مناسبترین روش پیشنهاد میگردد.
فعالیتهای صورت گرفته با این رویکرد، برگرفته از کار مک کریمون[[۵۷]] میباشد. وی ابتدا یک طبقهبندی از روشهای MCDM ارائه نموده است و سپس تمایزات این روشها را مبتنی بر اطلاعات ترجیحی، شناسایی کرده و یک نمودار مشخصات به صورت نمودار درختی جهت انتخاب مناسبترین روش چند معیاره پیشنهاد کرده است. مک کریمون ظاهراً اولین کسی است که ضرورت انتخاب روش مناسب از بین روشهای متعدد MCDM را تشخیص داده و راهکاری برای آن پیشنهاد نموده است[۱۶،[۵۸]].
هوانگ و یون[[۵۹]] با ایده گرفتن از رویکرد مک کریمون، ابتدا یک طبقهبندی از روشهای MADM به صورت شکل ۲-۱ ارائه نمودهاند و سپس با استفاده از این طبقهبندی، یک قاعده انتخاب به صورت نمودار درختی برای انتخاب مناسبترین روش پیشنهاد نمودهاند که در شکل ۲-۲ نشان داده شده است. همانطور که در این شکل مشاهده میشود، پرسشهایی به صورت گام به گام طراحی شده است که کاربر میتواند با پاسخ دادن به این پرسشها به روش(یا روشهای) مناسب دست یابد.
شکل ۲-۱٫ طبقهبندی روشهای MADM توسط هوانگ و یون[۳۶]
شکل ۲-۲٫ قاعده انتخاب هوانگ و یون[۳۶]
سن و یانگ[[۶۰]] و همچنین لاریبی[[۶۱]] نیز به طور مشابه نمودارهایی درختی جهت کمک به انتخاب مناسبترین روش چندمعیاره ارائه نمودهاند. تفاوت کارهای فوق از یک سو در تعیین معیارهای انتخاب، و از سوی دیگر در روشهایی میباشد که مدنظر قرار گرفته است.
- مزایا و معایب
از مزایای این رویکرد میتوان به سادگی کار با آن، و همچنین ارائه یک طبقهبندی از روشهای MCDM ؛ اشاره نمود[۴]. از سوی دیگر فعالیتهای انجام شده در این رویکرد دارای معایبی به شرح زیر میباشند[۴،۳۵]:
- عموماً روشهای مورد استفاده خیلی محدود است.
- سوالها و معیارهای انتخاب جامعیت نداشته و عموماً پیرامون دادههای موردنیاز روشها میباشد. همچنین این معیارها در برخی حالات به یک جواب منحصر بفرد ختم نمیگردد.
- در برخی از مواقع ممکن است تصمیمگیرنده، به هر دلیل اعم از عدم دانش کافی و یا تردید و ابهام، نتواند به برخی از این سوالات پاسخ روشن دهد. در این صورت انتخاب غیرممکن میگردد.
انتخاب به کمک یک روش تصمیمگیری چندمعیاره
در این رویکرد، ابتدا مجموعهای از معیارها یا شاخصهای انتخاب تعیین گردیده و سپس روشهای تصمیمگیری موجود بر اساس این شاخصها ارزیابی میشود. در نهایت بر اساس یک روش تصمیمگیری چندمعیاره، مناسبترین روش انتخاب میگردد.
گِرشُن و داکستین[[۶۲]]، انتخاب مناسبترین روش MCDM را با استفاده از ارزیابی روشها در مجموعهای از شاخصها که در یکی از چهار طبقه الزامی، غیر الزامی، وابسته به روش، و وابسته به کاربرد قرار میگیرند، پیشنهاد نمودهاند. روشهای مختلف با توجه به شرایط مسئله توسط این شاخصها تا دستیابی به مناسبترین روش، ارزیابی میگردند. آنها در بررسی خود ۱۸ روش تصمیمگیری چندمعیاره را منظور نمودهاند و برای انتخاب مناسبترین روش از برنامهریزی سازشی استفاده کردهاند.
تِکله[[۶۳]] نیز ۴۹ شاخص انتخاب روش را در چهار دسته طبقهبندی نموده است. این چهار دسته عبارتند از: شاخصهای مرتبط با تصمیمگیرنده، شاخصهای مرتبط با روش، شاخصهای مرتبط با مسئله، و شاخصهای مرتبط با جواب. وی یک مسئله تصمیمگیری در زمینه مدیریت منابع آبی را درنظر گرفته و ۱۵ روش مختلف تصمیمگیری چندمعیاره، که آشنایی بیشتری با آنها داشته است، را برگزیده است. پس از ارزیابی مسئله و روشها در این شاخصها، از برنامهریزی ترکیبی[۶۴]، که گسترش یافته برنامهریزی سازشی میباشد، جهت انتخاب مناسبترین روش بهره بردهاست. تکله و داکستین[[۶۵]] نیز رویکردی مشابه را دنبال کردهاند. وینکه[[۶۶]]، انتخاب مناسبترین روش MCDM را در سه مرحله به صورت زیر پیشنهاد نموده است:
- مرحله۱٫ با توجه به شرایط مسئله لیستی از ویژگیهایی که میبایست در مسئله درنظر گرفته شود، تهیه میگردد.
- مرحله۲٫ روشهای موجود با این هدف که کدام یک از ویژگیهای موجود در لیست را پوشش میدهند، تحلیل میگردند.
- مرحله۳٫ روشی که بر دیگر روشها چیره گردد، انتخاب میگردد.
برای دانلود متن کامل این فایل به سایت torsa.ir مراجعه نمایید. |