ما مشبه و از امور حسی ترنج مشبهٌبه و محسوس میباشد.
موارد دیگر ر.ک (۷، ۲)، (۸، ۴)، (۱۳، ۶)، (۱۷، ۹)، (۲۹، ۲)، (۳۵، ۱)، (۳۵، ۲)، (۳۵، ۳)،(۳۸، ۸)، (۳۹، ۱)، (۴۶، ۲)، (۶۲، ۶)، (۶۶، ۲)، (۷۷، ۱)، (۹۲، ۷) و …
۲- تشبیه محسوس به معقول
از نظر تئوری این نوع تشبیه نباید وجود داشته باشد چون غرض از تشبیه این است که به کمک مشبهٌبه که در صفتی اعراف و اجلی و اقوی از مشبه است حال و وضع مشبه را در ذهن تقریر و توصیف کنیم و بدیهی است که عقلی همیشه نسبت به حسی اخفی است از این رو در این گونه تشبیهات، شاعر خود و مشبهایی را که مورد نظر اوست ذکر کند بدین ترتیب این گونه تشبیه همواره مفصل است و اگر مجمل باشد یا فهمیده نمیشود یا فهم آن دقیق و متفق علیه نیست. (شمیسا، ۱۳۷۳: ۶۴). به نظر محقق نظیری نیشابوری زیاد به این نوع تشبیه نپرداخته است زیرا از مجموع همهی تشبیهات غزلیات وی تنها یک مورد تشبیه محسوس به معقول دارد.
نمونههایی از تشبیه محسوس به معقول در غزلیات نظیری نیشابوری:
چو حسن تو به کسی در جهان نمیمانم | غریب در وطنم با سفر چه کار مرا (۱۸، ۱۰) |
حسن از امور باطنی است من که در این بیت مشبه واقع شده قابل حس است.
۳- تشبیه معقول به محسوس
یعنی هر چیزی که با یکی از حواس خمسه قابل درک نباشد، این تشبیه (عقلی به حسی) رایجترین نوع تشبیه است، زیرا غرض از تشبیه تقریر و توضیح حال مشبه است و اگر مشبهٌبه محسوس باشد، مشبه معقول به خوبی در ذهن مجسم و تبیین میشود (شمیسا، ۱۳۷۳: ۶۳) یکی از دو سوی تشبیه امری عقلی باشد و دیگری امری حسی، از قبیل تشبیه مرگ به درنده که مشبه امری عقلی است و یا تشبیه عطر به بوی خوش که مشبه امری حسی است (شفیعی کدکنی، ۱۳۷۵: ۶۰). تشبیه معقول به محسوس از جمله تشبیهاتی است که مورد توجه نظیری نیشابوری قرار گرفته است وی در ۹۰ مورد از این تشبیه استفاده کرده است.
یکی به کوزهی پرهیز خویش سنگی زن | چو شیشه رشتهی زنّارش از گلو بگشا (۴۱، ۴) |
پرهیز مشبه و از امور عقلی، کوزه مشبهٌبه محسوس است.
در حیرتم از ترک و فنای تو «نظیری» | کس غیر اجل فرش امل در ننوشتست (۷۹، ۹) |
امل مشبه از امور معقول و فرش مشبهٌبه از امور محسوس میباشد.
به کشت و مزرع احسان رسید آسیبی | که مفلسان همه بر خشک آب رو بستند (۲۴۱، ۶) |
احسان مشبه و از امور عقلی، کشت و مزرع مشبهٌبه و محسوس
مرا اگر هست کبری در دماغ از کبریای اوست | حباب از جوش دریا بادِ نخوت در کله دارد
|