برای شناخت عوامل مؤثر بر پوشش گیاهی در خارج و داخل کشور مطالعات زیادی صورت گرفته است که از مهمترین آنها میتوان موارد زیر را ذکر نمود:
زاهدی و محمدی لیمائی (۱۳۸۱) در بررسی ارتباط بین گروههای اکولوژیکی گیاهی با عوامل رویشگاهی در جنگلهای میانبند نکا با استفاده از روش آنالیز TWINSPAN و PCA به این نتیجه رسیدند که بین گروههای اکولوژیکی و جهت جغرافیایی ارتباط معنیداری وجود دارد، ولی بین گروههای گیاهی و مشخصههایی چون شیب و ارتفاع از سطح دریا رابطه معنیداری مشاهده نشد.
در مطالعهای که توسط مهدینیا و همکاران (۱۳۸۵) با هدف بررسی جوامع گیاهی و رابطه آنها با متغیرهای فیزیوگرافی از قبیل ارتفاع از سطح دریا، درجه شیب، جهت شیب در بخشی از حوزه آبخیز بابلرود واقع در جنوب شهرستان بابل صورت گرفت، به این نتیجه رسیدند که بین جوامع گیاهی موجود و متغیرهای محیطی تفاوت معنیداری وجود دارد و همچنین نتایج نشان داد که عامل ارتفاع مهمترین عامل در تفکیک جوامع گیاهی منطقه میباشد.
تیمورزاده و همکاران (۱۳۸۲) در بررسی جامعه شناسی گیاهی جنگلهای شرق اردبیل به این نتیجه رسیدند که در این منطقه سه گروه اکولوژیک وجود دارد و عامل ارتفاع از سطح دریا دارای تأثیر معنیداری روی تنوع و تراکم پوشش گیاهی در دو جامعه فندق ـ بلوط و فندق ـ کرب است. همچنین شیب و جهت جغرافیایی نیز در تغییر پوشش گیاهی نقش مهمی دارد بطوریکه جامعه فندق ـ بلوط در ارتفاع ۱۴۶۰-۱۳۸۰ متر از سطح دریا و در شیبهای ۳۵-۵ درصد و در جهتهای جنوبی و جنوب غربی قرار دارد و جامعه فندق-راش در ارتفاع ۱۵۰۰-۱۳۷۰ متر و در شیب ۶۰-۱۰ درصد و در جهتهای شمالی و شمال غربی و جامعه فندق-کرب در ۱۵۰۰-۱۴۴۰ متر، شیب ۱۵-۲ در جهت جنوبی مستقر هستند.
در مطالعهای حمزه و همکاران (۱۳۸۷) به بررسی پوشش گیاهی جنگلهای چهار زبر در استان کرمانشاه پرداختند، در تجزیه و تحلیل دادههای جامعه شناختی گیاهی به این نتیجه رسیدند که در این منطقه یک جامعه گیاهی و دو زیرجامعه وجود دارد. جامعه گیاهیAstragalo tortousi – Quercetum persicae در جهتهای شمالی، شمال شرقی، شرقی، جنوبی و غربی و دارای درصد
شیب بین ۳ تا ۶۰ درصد واقع شده است. زیر جوامع گیاهی تشخیص داده شده نیز از نظر جهت، میزان شیب و میزان ماده آلی خاک متفاوت هستند.
پوشش گیاهی منطقه جنگلی شمال کشور توسط متاجی و بابایی کفاکی (۱۳۸۵) با استفاده از روش براون – بلانکه مورد بررسی قرار گرفت و در پی آن جوامع گیاهی براساس تجزیه و تحلیل داده های پوشش گیاهی به روشهای آنالیز تطبیقی نااریب (DCA) و آنالیز دو طرفه گونههای معرف (TWINSPAN) تعیین گردید. با توجه به نتایج حاصل از این بررسی، ۶ جامعه گیاهی در منطقه قابل تشخیص بود. الگوی پراکنش جوامع گیاهی بر اساس شرایط فیزیوگرافیکی نشان داد که جوامع گیاهی شناسایی شده بیشتر در جهتهای جغرافیایی جنوبی و جنوب غربی استقرار داشته و به لحاظ ارتفاع از سطح دریا دارای نیمرخ رویشی متفاوت میباشند. بطوریکه در ارتفاعات ۱۶۰۰-۲۰۰ مستقر هستند.
اسماعیلزاده و همکاران (۱۳۸۶) به بررسی جوامع گیاهی رویشگاه سرخدار (Taxus baccata) واقع در افراتخته گرگان پرداختند. پس از بررسی دادههای فیتوسوسیولوژی دو جامعه، تشخیص داده شد. همچنین نتایج بررسی همبستگی فاکتورهای شکل زمین (ارتفاع از سطح، شیب دامنه و جهت شیب) با جوامع سرخدار نشان داد که پراکنش جوامع تشخیص داده شده اساساً تحت تأثیر عامل شیب قرار دارد.
در بررسی اکولوژیکی رویشگاه ارغوان در شمال ایلام که توسط میرزایی و همکاران (۱۳۸۵) انجام گرفت اینطور گزارش کردند که مهمترین عامل محیطی تأثیرگذار بر پوشش منطقه ارتفاع از سطح دریا میباشد.
بصیری و همکاران (۱۳۸۹) به بررسی ارتباط گروههای اکولوژیک گیاهی با برخی عوامل خاک در منطقه گلزار ایذه در خوزستان پرداختند. برای این منظور، از روش نمونهبرداری تصادفی سیستماتیک استفاده گردید و در نهایت ۴۰ پلات برداشت شد. نتایج نشان داد که جوامع گیاهی در این منطقه را میتوان به سه گروه اکولوژیک تقسیم کرد. همچنین نتایج تحلیل تشخیص بیانگر این بود که مهمترین فاکتور خاک که همبستگی معنیداری با سه گروه نشان داد، اسیدیته خاک میباشد.
نجفی و همکاران (۱۳۸۷) به بررسی رابطه عوامل اکولوژیک با انتشار جوامع گیاهی در منطقه حفاظت شده گنو پرداختند. در این پژوهش رابطه جوامع گیاهی با عوامل محیطی به روش تجزیه و تحلیل مؤلفههای اصلی (PCA) بررسی شد. نتایج این تحقیق نشان داد که از بین عوامل محیطی مورد بررسی مهمترین فاکتورهای مؤثر در جداسازی جوامع گیاهی منطقه، درصد شیب رویشگاه میباشد.
پوربابایی و همکاران (۱۳۸۹) رابطه بین گروه گونههای اکولوژیک را با عوامل محیطی در جنگلهای منطقه قلارنگ (استان ایلام) مورد مطالعه قرار دادند. برای آنالیز دادهها از روشهای چند متغیره PCA و CCA استفاده کردند. نتایج آنالیز چند متغیره، ۵ گروه گونه اکولوژیک را در منطقه مورد مطالعه نشان داد. از بین عوامل محیطی، ارتفاع از سطح دریا مهمترین عامل تفکیک کننده گروه گونههای اکولوژیک بود.
اجتهادی و همکاران (۱۳۸۶) در بررسی تأثیر ویژگیهای خاک و فیزیوگرافی بر تنوع گونهای جنگلهای منطقه دودانگه ساری به این نتیجه رسیدند که از بین عوامل مختلف خاک و فیزیوگرافی، ارتفاع از سطح دریا به عنوان مهم ترین عامل در تفکیک تیپهای جنگلی این منطقه میباشد.
جعفری و همکاران (۱۳۸۷) در مطالعهای آنالیز گرادیان مستقیم گونههای گیاهی و عوامل محیطی در گروههای اکولوژیک مراتع زیرکوه قاین را بررسی کردند. از روش آنالیز افزونگی (RDA)، به عنوان یکی از روشهای آنالیز گرادیان مستقیم، برای آزمون روابط بین گونههای گیاهی و عوامل محیطی استفاده شد. محور یک RDA همبستگی معنیداری با شیب نشان داد، در حالی که محور دو تنها با سیلت خاک همبستگی معنیداری داشت. این گرادیانها همبستگی نزدیکی با دو محور اول RDA دارند و ۹۶% روابط گونه عوامل محیطی را در بین گروههای اکولوژیک مراتع زیر کوه قاین شامل میشوند.
اثر ویژگیهای خاک و عوامل فیزیوگرافی رویشگاه مراتع بخشی را آبخیز هراز استان مازندران در ارتباط با توزیع جوامع گیاهی توسط محسننژاد و همکاران (۱۳۸۹) بررسی شد. نتایج حاصل از روشهای تجزیه چند متغیره، بیانگر وجود ارتباط معنیدار بین عوامل محیطی (خاکی و توپوگرافی) و جوامع گیاهی است. عوامل خاک و توپوگرافی حدود ۳۰ درصد از تغییرات پوشش گیاهی را در بردارند. نتایج همچنین نشان داد که نقش عوامل خاکی در تفکیک جوامع گیاهی بیشتر از توپوگرافی است.
اسحاقیراد و همکاران (۱۳۸۸) ارتباط بین پوشش گیاهی با عوامل محیطی را در جوامع راش در جنگل خیرودکنار نوشهر مطالعه کردند. برداشت فلورستیک در قطعات نمونه ۴۰۰ متر مربعی و با استفاده از جدول براون-بلانکه ثبت گردید. از آنالیز DCA و CCA برای تجزیه و تحلیل استفاده گردید. نتایج بررسی نشان داد که پراکنش گونهها در جوامع راش منطقه مورد مطالعه عمدتاً به عامل جهت جغرافیایی مرتبط میباشد.
رستمی (۱۳۸۹) در بررسی ارتباط گروههای اکولوژیک گیاهی با برخی عوامل رویشگاهی در استان ایلام اینطور نتیجه گرفتند که در منطقه سه گروه اکولوژیک وجود دارد بطوریکه گروه اکولوژیک بلوط در تمام شیبها، جهتها و طبقات ارتفاعی بجز ارتفاعات بالای ۱۸۰۰ متر دیده میشود. همچنین این گروه در جهتهای جنوبی بیش از جهتهای شمالی و به صورت خالص ظاهر میگردد. گروه بنه-کیکم عمدتاً در شیبهای بیشتر، ارتفاعات بالاتر از گروه بلوط و جهتهای جنوبی و غربی ظاهر میگردد و پراکنش آن در جهتهای شمالی کمتر است. گروه بادام-دافنه با ارتفاع از سطح دریا ارتباط دارد بطوریکه در ارتفاعات بالای ۲۰۰۰ متر به صورت غالب و همراه با گونههای شن، شیرخشت، و… استقرار مییابد و در جهتهای غربی نیز مستقر هستند.
محمودی (۱۳۸۶) به بررسی تنوع گونهای گیاهان جنگل حفاظت شده کلارآباد در سطح گروههای اکولوژیک پرداخت و نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که شاخصهای شانون-وینر و سیمپسون در گروههای اکولوژیک دارای تفاوت معنیداری میباشد بطوریکه این شاخصها در گروههای دو و سه بیش از گروههای یک و چهار میباشد. شاخص منهینیک در گروههای چهارگانه اختلاف معنیداری را نشان نمیدهد ولی، شاخص مارگالف در گروه یک بالاترین میزان را دارد.
حیدری و همکاران (۱۳۸۸) به بررسی رابطه برخی از عوامل فیزیوپرافی و فیزیکی-شیمیایی خاک با گروههای گیاهی در منطقهای حفاظت شده مله گون ایلام پرداختند. بدین منظور، از روشهای آنالیز تطبیقی (CCA) و تجزیه به مؤلفههای اصلی (PCA) و آنالیز دو طرفه گونههای شاخص (TWINSPAN) برای طبقهبندی رویشگاه و تبین روابط بین ترکیب گونهای و عوامل محیطی و همچنین تعیین گروههای گیاهی استفاده شد. نتایج نشان داد که در منطقه سه گروه وجود دارد. گروه اول با اسیدیته خاک همبستگی مثبت داشته و گونههای شاخص این گروهMedicago rigidula ،Fibigia macrocarpa Stipa capensisبودند. گروه دوم دارای گونههای شاخص Galium verum ،Bromus tectorum، Amygdalus haussknechtii، Quercus brantiiو در ارتفاعات بالای منطقه مستقر است و گروه سوم نیز با گونههای شاخصEuphorbia macroclada و Daphne mucronata در ارتفاعات پایین منطقه واقع شدهاند.
زارع مهرجردی و همکاران (۱۳۸۶) به بررسی رابطه بین پوشش گیاهی و خاک در حوزه دق فینو بندرعباس پرداختند نتایج نشان داد که بین پوشش گیاهی و ارتفاع از سطح دریا و درصد شیب همبستگی مثبت ولی بین EC و پوشش گیاهی همبستگی منفی وجود دارد.
تقیپور و همکاران (۱۳۸۷) اثر عوامل محیطی بر پراکنش گونههای مرتعی در منطقه هزار جریب بهشهر را مورد مطالعه قرار دادند. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آنالیز چند متغیره، آنالیز تطبیقی متعارفی (CCA) استفاده شد. نتایج نشان داد که مهمترین خصوصیات خاکی مؤثر در پراکنش و استقرار گونههای غالب رطوبت و PH و از بین فاکتورهای توپوگرافی عامل ارتفاع از سطح دریا تأثیر بسزایی دارند.
حشمتی [۱۱۶](۲۰۰۳)، به بررسی روابط عوامل محیطی و استقرار و گسترش تیپهای پوشش گیاهان مرتعی در شمال شرقی استان گلستان پرداخت و برای تعیین همبستگی عوامل محیطی با تیپهای گیاهی، از رجبندی PCA استفاده نمود و به این نتیجه رسید که عوامل محیطی بر استقرار و پراکنش موزاییکی جوامع گیاهی مؤثرند و مهمترین عوامل مؤثر بر تفکیک جوامع گیاهی جهت شیب و شوری خاک هستند.
آریخی[۱۱۷] و همکاران (۲۰۱۰) ارتباط بین عوامل محیطی و گروههای اکولوژیک را در جنگلهای ایلام بررسی کردند. نتایج نشان داد که در منطقه پنج گروه اکولوژیک وجود دارد. گروه اول با گونه شاخص Cerasus microcarpa با ماده آلی و نیتروژن ارتباط دارد. گروه دومmonspessulanum Acer نام داشت. گروه بلوط ایرانی با آهک خاک و گروه چهارم با گونه شاخصorientalis Amygdalus با فاکتور ارتفاع از سطح دریا ارتباط دارند و گروه پنجم با گونه شاخص Astragalus liyciodes در مناطق سنگی مستقر هستند.
عبادی و آیل شیخ[۱۱۸](۲۰۰۲) ضمن مطالعه پوشش گیاهی و خاک در جزیره فایلاکای[۱۱۹] کویت به طبقهبندی و گروهبندی پوشش گیاهی در این منطقه پرداختند. گروهها بدست آمده از روشTWINSPAN در این تحقیق با گروههای تفکیک شده با روش DCA همخوانی نشان داده و از سوی دیگر این گروهبندیها در ارتباط با گرادیانهای مهم تأثیرگذار بر پوشش گیاهی میباشند که شامل شوری، میزان ماسه، سدیم، پتاسیم است.
جینتون[۱۲۰] (۲۰۰۲) در شانگزی[۱۲۱] چین به مطالعه روابط پوشش گیاهی با عوامل محیطی پرداخت و به این نتیجه رسید که پراکنش پوشش گیاهی به متغیر اقلیم و خاک وابسته است.
ترکیب گونههای درختی، پراکنش و تنوع گونهای در طول یک گرادیان در منطقه جنگلی در هندوستان توسط ساگار[۱۲۲] و همکاران (۲۰۰۳) بررسی شد. نتایج این بررسی نشان داد که این جنگلها دارای ترکیبی از گونههای آمیخته هستند. همچنین نتایج PCA نشان داد که نیتروژن خاک باعث اختلاف در تنوع گونهای میشود.
آریستاد[۱۲۳] و همکاران (۲۰۱۱) به خصوصیات خاک و پوشش درختی بر روی پوشش گیاهی در شمال بوتسوانا[۱۲۴] مورد مطالعه قرار دادند. آنها برای شناسایی جوامع گیاهی از آنالیز دو طرفه گونههای معرف (TWINSPAN) استفاده کردند. در نهایت چهار جامعه گیاهی تشخیص داده شد. ترکیب گونهای با منابع خاک در ارتباط بود. به طوری که محور اولDCA با خاکهای رسی و ماسهای و محور دوم با پوشش درختی همبستگی دارد.
انیرایت و همکاران (۲۰۰۵) به بررسی پوشش گیاهی مناطق بیابانی و ارتباط آن با عوامل محیطی در پارک ملی کایرتار[۱۲۵] در پاکستان پرداخته و با استفاده از روش طبقهبندی TWINSPAN و رجبندی، ۹ جامعه گیاهی طبیعی و یک جامعه دست کاشت را تشخیص دادند. در این بررسی تفاوت زیادی در ترکیب گونهای بین مناطق کوهستانی، دشتی، باتلاقی و مناطق ساحلی وجود داشت و فاکتورهای محیطی چون درجه شیب، مهمترین فاکتورها در تعیین پراکنش تیپهای عمده پوشش گیاهی و غنای گونهای بودند.
بررسی پراکنش جوامع گیاهی در ارتباط با عوامل توپوگرافی و فرسایش خاک در یک منطقه گچی در شمال شرق اسپانیا توسط جی-کامپو[۱۲۶] و همکاران (۱۹۹۹) مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که ارتفاع از سطح دریا و جهت جغرافیایی با پراکنش جوامع گیاهی در ارتباط است.
بروسوفسکی[۱۲۷] و همکاران (۲۰۰۱) ارتباط بین فاکتورهای محیطی (خصوصیات کف جنگل، توپوگرافی و تاج پوشش) و پوشش گیاهی در میان هفت تیپ عمده در شمال ویسکونیس[۱۲۸] مورد مطالعه قرار دادند. نتایج نشان داد که درصد پوشش درختی به عنوان مهمترین فاکتور محیطی اثر گذار روی پوشش گیاهی میباشد. محور آنالیز DCA رویشگاههای مختلف را براساس گرادیان درصد پوشش گیاهی و رطوبت خاک از همدیگر مجزا کرد.
کوروی[۱۲۹] و همکاران (۲۰۰۴) به مطالعه پوشش گیاهی جنگلهای کنار رودخانهای در جنوب ایرلند پرداختند. پوشش گیاهی براساس روش آنالیز دو طرفه گونههای معرف طبقهبندی شد که در نتیجه آن ۵ تیپ گیاهی از هم جدا شد و به این نتیجه رسیدند که غنای گونههای گیاهی و فراوانی پوشش با افزایش فاصله از رودخانه کاهش یافت که علت آن کاهش سطح نور، آب و مواد غذایی بود.
اسندن [۱۳۰](۲۰۰۱) در مطالعه پوشش گیاهی سواحل جزیره فایر در بوستون آمریکا با استفاده از خصوصیات فلورستیک پوشش گیاهی و عوامل ادافیکی و پستی و بلندی موفق به گروهبندی پوشش گیاهی این منطقه به ۵ گروه گونه اصلی و ۲۳ گروه گونه فرعی شد.
مونیر[۱۳۱] (۲۰۰۶) در مطالعه اکوسیستمهای مناطق بیابانی غرب کشور مصر با استفاده از دو تکنیک رستهبندیCCA وDCA و تکنیک طبقهبندیTWINSPAN توانست در ارتباط با عوامل خاکی پنج گروه اکولوژیک گیاهی را استخراج کنند.
دشتکیان[۱۳۲] و همکاران (۲۰۰۲) در تحقیقی در قالب طرح ملی شناخت مناطق اکولوژیک پوشش گیاهی، منطقه وسیعی را به مساحت ۱۵۸۱۵۵ هکتار از دو استان فارس و یزد مورد مطالعه قرار دادند. نتیجه تحقیق آنها منجر به تفکیک گونههای گیاهی این سطح به ۱۵ گروه گونه و ۷ گروه گونه منفرد شد.
جیانگ[۱۳۳] و همکاران (۲۰۰۷) به بررسی الگوهای تنوع گونهای در اکوسیستمهای کوهستانی در مناطق بیابانی چین با استفاده از روش CCA پرداخت تا تأثیر عوامل محیطی بر خصوصیات جوامع گیاهی را تعیین کند. نتایج نشان داد که عامل ارتفاع همبستگی قوی مثبتی نسبت به محور اول دارد و ۵۰ درصد تغییرات را توجیه میکند و عامل شیب همبستگی قوی نسبت به محور دوم دارد و ۴/۲۱ تغییرات پوشش را توجیه میکند.
گلدین[۱۳۴] (۲۰۰۱) در بررسی روابط بین جهت شیب و توزیع گیاهان در خاکهای آهکی نتیجه گرفت که جهت شیب رابطه معنیداری با توزیع گیاهان دارد.
۲-۲- مطالعات صورت گرفته در زمینه تنوع زیستی
پیرامون تنوع زیستی در جنگل مطالعات متعددی انجام شده است که اهم آن با توجه به موضوع تحقیق به شرح ذیل است:
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید. |