آزمون V ارتباط فضايي
هدف از اين آزمون تجزيه و تحليل اشكال ساده و طرحهاست داراي 8 طرح میباشد كه به هر طرح يك نمره تعلق میگیرد كه جمعاً 8 نمره میباشد (تبريزي، موسوي، 1375).
پايايي[238] و روايي[239] پرسشنامه
هنجار سازي اين آزمون روي 2116 كودك 3 تا 9 سال كودكستاني و دانشآموزان مدارس عادي از طبقه سفیدپوست كه در كاليفرنياي جنوبي زندگي میکردند انجام شده است پايايي آن نيز ابتدا در سال 1960 از طريق يك سري آزمون- باز آزمون بر 50 كودك مبتلا به مشكلات يادگيري به دست آمد. ضريب همبستگي گشتاوري پيرسون براي پايايي با استفاده از دامنه كل سنين با يك فاصله سه هفتگي ميان اجراي آزمونها 98/0 بود در سال 1961 در يك مطالعه ميان نمرههایی كه آزمونگرهاي مجزا در اجراي اين آزمون داده بودند همبستگي 80/0 صدم به دست آمد. اعتبار اين آزمون نيز از طريق مقايسه نمرههای 374 كودك كودكستاني در آزمون فراستيگ با رتبهبندی معلمان از اين كودكان در زمينه سازگاري در كلاس، هماهنگي حركتي و كاركرد تحصيلي به دست آمد. مقايسه نمرهها در تمام سه متغير با نمرههای آزمون فراستيگ كه از طريق مجذور خي انجام شد در سطح اطمينان 001/0 معنادار بود . اطلاعات نشان میدهد كه اين آزمون میتواند كاملاً براي عمل سرند كردن و تشخيص مفيد باشد. هنجاريابي آزمون در ايران انجام نشده است اما يك مطالعه مقدماتي بر روي 30 آزمودني انجام شد كه ميزان همساني دروني آزمون بر اساس آلفاي كرانباخ 61/0 بوده است (عليزاده، 1391).
شيوه اجراي آزمون
آزمون در قالب يك دفتر میباشد كه قبل از شروع بايد مطمئن شويم كه بچهها دستورالعمل را فهمیدهاند هر خرده آزمون را روي تخته سياه مینویسیم يا با وسايل نشان میدهیم مثلاً لازم است كه به بچهها يادآوري شود نبايد از پاك كن استفاده كنند و بايد با يك حركت قلم و بدون برداشتن مداد يا مداد شمعي از روي برگه خطوط را رسم كنند.
2- آزمون نقاشي آدمك گودانياف[240]
استفاده از ترسيم براي نمايش فعالیتهای هوشمندانه به آغاز قرن بيستم يعني سالهای شروع نهضت روانسنجی بر میگردد در 1904 آلفرد بينه[241] و تئودور سيمون[242] معتقد بودند كه بين سن عقلي و رشد ترسيم همبستگي مثبت وجود دارد به گونهای كه در هر مقطع سني بايد انتظار ترسيم خاصي را از كودك داشت آنها با همين هدف در آزمون ابداعي خود از كودكان میخواستند كه در 5 سالگي يك مربع را مشابه مدل ارائه شده ترسيم كنند، در 6 سالگي يك لوزي را به همين شيوه بر روي كاغذ بكشند و در ده سالگي دو تصوير هندسي ارائه شده بر روي يك كارت را از حفظ بازسازي نمايند. خانم فلورانس گودانياف با پيروي از همين شيوه در سال 1926 آزمون ترسيم يك آدم[243]را جهت سنجش هوش كودكان و نوجوانان زير 16 سال ابداع كرد آزمون او در مدت كوتاهي مورد استقبال روانشناسان باليني قرار گرفت و در درمانگاههای روانشناسی كاربرد گسترده يافت. تحقيقات آناستازي بر روي نقاشیهای 41 كشور جهان نشان میدهند كه در ساعات نقاشي آزاد در حدود 71 درصد كودكان به ترسيم آدم میپردازد گرايش به ترسيم آدم در تمامي سنين دوران كودكي ديده میشود و اين امر در تمام فرهنگها تقريباً يكسان به چشم میخورد از طرفي ديگر ملاحظه میشود كه كودكان هر چه رشد يافته تر و باهوشتر باشند نقاشیهای كامل تري از تصوير انسان ارائه میدهند. رشد ترسيم آدم به اين ترتيب تابع رشد كلي است و با رشد هوش، توانش حركتي، پندارتن و رشد اجتماعي همبستگي مثبتي دارد (بهرامي، 1387).
1- خط خطي[244]
يا مرحله پيش از ترسيم اين مرحله از 2 تا 3 سالگي در نزد كودكان به چشم میخورد.
2- مرحله تتارد[245] (دگرديسي)
اين مرحله از 3 سالگي تا 5 سالگي طول میکشد.
3- مرحله آدمك كامل
از 6 الي 10 سالگي در فاصله بين 6 الي 10 سالگي رسم انسان كامل و كامل تر میشود.
4- مرحله نيمرخ
مرحله نيمرخ از ده سالگي به بعد شروع میشود در اين سالها كودكان سعي میکنند انسانهایی را كه ترسيم میکنند به حالت پويا نشان دهند.
اين آزمون به علت محتواي خود بسيار معروف شد و 20 سال بعد لوتي و براون[246] آن را به عنوان سومين آزمون معروف روانشناسی باليني معرفي كردند و در سال 1961 ساندبرگ و بالينگر آن را جزو 10 آزمون برتر يافتند (عليزاده، 1391)
شيوه اجرا و نمرهگذاری
روش اجراي اين آزمون به صورت فردي و گروهي است و زمان اجرا حداكثر تا 15 دقيقه میباشد و زمان نمرهگذاری 2 دقيقه است اين آزمون بر روي كودكان سنين 3 الي 15 ساله قابل اجرا میباشد و هدف از اجراي آن سنجش هوش به كمك ترسيم میباشد. اجراي آزمون آدمك به دليل رغبت خودبه خودي كودكان براي ترسيم انجام آن را آسان میکند. اجرا محدود به يك مداد سياه خوب تراشيده شده، يك برگ كاغذ بي خط A4 و يك پاكن (در صورت ضرورت) میشود. شرايط محيط اجرا میبایست از نظر نور، حرارت و سر و صدا و غيره مناسب باشد تا مزاحمتي براي كودك ايجاد
نشود به كودك گفته خواهد شد.
«روي اين كاغذ يك ادم بكش، سعي كن خيلي خوب بكشي، آن طوري كه بهترين نقاشي تو باشد … شروع كن»
در برابر هر گونه سؤال آزمودني چنانچه بپرسد مرد بكشم؟ يا يك بچه بكشم؟ يا لباسي هم برايش بكشم؟ و غيره فقط بايد گفته شود:
«هر چه دلت مي خواهد» يا «هر طور كه دلت مي خواهد بكش»
در جريان ترسيم آزمون گر بايد آزمودني را تشويق به ادامه كار كند لكن بايد توجه داشته باشد كه محتواي كلمات تشويقي او اطلاعاتي در مورد ترسيم آدم به كودك منتقل نكند (بهرامي، 1377).
نمرهگذاری آزمون
نمره دادن به اين تست بر اساس مهارتهای هنري نيست بلكه بر پايه وجود جزئيات ضروري و رابطه آنها با يكديگر است. براساس جزئيات ترسيم در نقاشي توسط كودك از جمله سر، تنه، چشم، جزئيات البسه، تناسب و قرينه كردن و … نمره داده خواهد شد. نمره دادن با در نظر گرفتن اختلافات سني انجام میگیرد و به نمره كل تست ارتباط دارد 73 مورد نمره دادن براي نقاشي از مرد و 71 مورد نقاشي از مدل زن وجود دارد ( مقيمي آذري، 1391).
پس از به دست آمدن نمره از اجزاء آدمك و محاسبه سن تقويمي آزمودني با مراجع به جدول نسبت به تعيين سن عقلي اقدام میشود البته میتوان نمره بهره هوشي (I) را نيز محاسبه نمود.
روايي و پايايي آزمون
اين آزمون بر 2975 كودك 5 تا 15 ساله از چهار منطقه جغرافيايي و از گروههای مختلف اجتماعي- اقتصادي انجام شد. پايايي آن از 80/0 تا 96/0 و همبستگي آن با آزمونهای استفورد- بينه 36/0 تا 65/0 بود اين آزمون در ابتدا تنها براي سنجش هوش به كار میرفت ولي بعداً براي ارزيابي رشد نيز مورد استفاده قرار گرفت هريس[247] در 1963 نتايج تجدیدنظر كلي خود را در اين آزمون منتشر كرد او با ذكر اينكه نقاشي میتواند بيانگر روش ذهني باشد بر جنبه رشدي آزمون تاكيد كرد او در پي تلاش براي هنجاريابي جديدي از آزمون از هوش بهر انحرافي استفاده كرد و فرم مشابهي به نام نقاشي يك زن و نيز سيستم نمره دهي براساس كيفيت نقاشي را ايجاد كرد (عليزاده، 1391) در تحقيقي بر روي 335 كودك گودانياف همبستگي 74/0 را بين آزمون خود و آزمون بينه به دست آورد، همبستگي اين آزمون با آزمون دكرولي- بوسير[248]40/0 و با آزمون موزائيك ژيل[249]30/0 به دست آمده است (بهرامي، 1387).
3- مقياس باليدگي (بلوغ اجتماعي) واينلند[250]
مقياس رشد اجتماعي واينلند در سال 1953 توس ادگار دال تهيه و سپس در سال 1965 در آن تجدیدنظر به عمل آمد مقياس رشد اجتماعي واينلند يكي از مقیاسهای تحول است كه با ميزان توانايي فرد در بر آوردن نيازهاي عملي خود و قبول مسئوليت سر و كار دارد. گرچه اين مقياس گسترده سني تولد تا بالاتر از 25 سالگي را در برمیگیرد. با اين حال معلوم شده است كه كارآمدي آن در سنين پايين تر و به ويژه در گروههای عقب ماده ذهني به حداكثر میرسد اين مقياس داراي 117 ماده است كه به گروههای يك ساله تقسيم شدهاند تا 12 سالگي براي هر سال (سن تقويمي) سؤالات جداگانهای در نظر گرفته شده است و از 12 سالگي به بعد مقاطع سني به صورت زير است:
12 تا 15 سالگي، 15 تا 18 سالگي، 20 تا 25 سالگي، 25 به بالا
در هر ماده اطلاعات مورد نياز از طريق آزمون به دست میآمد. شخص مورد آزمايش میتواند يك فرد عادي معلول باشد معيار سن میتواند از اوايل تولد تا سنين بلوغ و بالندگي باشد (مقيمي آذري، 1391).
شيوه اجرا و نمرهگذاری
اين آزمون از طريق مصاحبه با اطرافيان آزمودني مربيان و والدين يا خود كودك به دست میآید كه در اين پژوهش مقياس نمرهگذاری رشد اجتماعي دانشآموزان كم توان ذهني بر اساس مصاحبه با والدين دانشآموزان به دست آمده است. اساس مقياس بر اين امر استوار است كه فرد در زندگي روزمره توانايي انجام چه كارهايي را دارد مادههای مقياس را میتوان به هشت طبقه تقسيم كرد:
1- SHG خودياري عمومي (مواظبت از خود به طور كلي)[251]
2- SHE خودياري در غذا خوردن (غذا خوردن بدون نياز به ديگران)[252]